یار دبستانی ها
سه شنبه 6 آبان 1393برچسب:, :: 13:5 ::  نويسنده : سارا محمدی

با همه توان و انرژی ای که دارید تلاش می کنید امکانات خوبی برای رفاه خانواده تان فراهم کنید، از خواسته های خود و همسرتان می گذرید تا به بچه ها سخت نگذرد و فقط آرزو دارید آنها در این شرایط تقریبا مناسب، خوب درس بخوانند و پیشرفت کنند...

اما بچه ها دل به درس خواندن نمی دهند و شما با بغضی تلخ و خستگی ای که به تنتان می ماند از خود می پرسید، چرا؟ فرزندتان می گوید دیگر دلش نمی خواهد به مدرسه برود و باز از خود می پرسید، چرا؟ آیا این بی علاقگی او تقصیر شماست؟ درس نخواندن و بی انگیزگی بچه ها درد مشترک بسیاری از والدین است. به عنوان نمونه داستان پویا را به نقل از پدرش بخوانید.

 

 

● شروع داستان

برادرم در شهرستان زندگی می کند و پسری دارد که همسن و سال «پویا» پسر من است. امسال با آغاز سال تحصیلی به دلیل عدم تمایل پسرش به او اجازه داد که ترک تحصیل کند و این اتفاق -که «علی» پسر برادرم رفته سر کار و کنار پدرش در شیرینی فروشی کار می کند - باعث شده پویا بهانه گیری کند و بگوید دلش نمی خواهد درس بخواند. با مهربانی تشویقش کردم اما موفق نشدم. با سخت گیری و صحبت با معلم هایش نیز نتوانستم او را قانع کنم که درس خواندن به دردش می خورد. پویا کلاس دوم راهنمایی است و همزمانی بلوغ او با ترک تحصیل می تواند دردسرساز شود. به ویژه که پویا در تهران است و با جو حاکم در این شهر بزرگ نمی توانم شرایط او را با پسر برادرم که در شهر کوچکی در شمال زندگی می کند، مقایسه کنم. نمی دانم چرا او دوست ندارد درس بخواند؟ علی شاید از برادرهای بزرگ ترش الگو گرفته باشد که با دیپلم نگرفتن و کار در شیرینی فروشی توانسته اند به شرایط مالی خوب برسند اما نمی دانم پویا چرا درس نمی خواند. از کودکی همه وسایل راحتی و رفاه او را فراهم کرده ایم و من و همسرم با کار سخت و هماهنگی مسایل داخل و خارج خانه نگذاشته ایم کمبودی حس کند. حتی نگذاشته ایم مسوولیت کار خانه را بپذیرد. به عنوان نمونه نان بگیرد یا خریدی بکند که مبادا از درس هایش عقب بماند. لطفا ما پدر و مادرهایی را که بچه هایشان درس نمی خوانند را راهنمایی کنید. برای حل این مشکل چه کار کنیم؟



ادامه مطلب ...

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: